عُبِیــدِ شیـــرازی

فقط به هیچکی نگید که زیر هر صفحه به صورت ناشناس هم می شه نظر داد!! اونوقت خیلی ها جلو ""ارسال نظر به صورت ناشناس"" را تیک می زنند

عُبِیــدِ شیـــرازی

فقط به هیچکی نگید که زیر هر صفحه به صورت ناشناس هم می شه نظر داد!! اونوقت خیلی ها جلو ""ارسال نظر به صورت ناشناس"" را تیک می زنند

بنام خدایی که می خنداند و می گریاند

(وَ اِنَّهُ هُوَ اَضحَکَ وَ َابکی -- النجم 43)
هم اوست که منحصرا می خنداند و می گریاند -ترجمه علامه طباطبایی
----------------------------------------
تلخند اگر خوب آماده بشه
می خنداند و می گریاند
البته تا مخاطب چه جور انسانی باشه!؟
و نا گفته نماند که
نیاز جامعه ی رو به توسعه ی همه جانبه ما،
طنـز فـــاخر ها...
*
اگه یه وقتی به خودت جرأت دادی
که مستنداتی از لوازم جراحی
جا مونده تو عمل های جراحی اجتماعی
(طنز=جراحی اجتماعی)
که شامل عکس،
کاریکاتور،
صدا، فیلم،
فایل پی دی اف،
فلش،
صفحات مزخرف
و خنده دار یا گریه دار وبسایت ها
و وبلاگ های دنیای بی در و پیکر اینترنتی
و یا هر چیزی را
که باعث تلخندی تو مهمونی های عبید میشه،
برای انتشار در وبلاگ عبید بفرستید؛
به آدرس ایمیل زیر بفرستید:

obeidmosleh@mihanmail.ir

آخه میدونید که
تو بخش نظرات وبلاگ عبید شیرازی
فقط متن میشه نوشت و فرستاد!

در حالیکه خیلی چیز های خنده دار
دیدنی و شنیدنیه نه خواندنی و نوشتنی!؟

**
داشتن وبلاگ طنز هم خودش یه نعمتیه
که تو ادبیات دنیای مجازی کلی جای حرف و صحبت داره.
که اولاندش فعلا فرصتش نیست
و دومندش شایدم ریــا و خود شیفتگی باشه
که پز این دارایی که خدا رسونده را بدیم!

شمو هم خیلی کر کار نرو
و حالو که ای فرصتو پیدو شده
گلش رو بیگیر و بفرست بیاد،
بیبینم، چی چی تو چنته داری!!

حالو بمونه تا بعد،

که،

بهت بگم که چیکار میخوام بکنم.

هولکی نباش.

یکم صبر کن؛

ییهو دیدی صداش درومد!

نمیشه که هیچی نگی!

تو نگی،

منم نگم؛

پس کی بگه؟!

عُبِید اومده که بگه!

ها کاکام!

تو هم، اگه راس می گی، بوگو.

فقط یادت باشه؛
راستش رو نگی، دستت رو میشه ها!!!!

***
خوب اگه شمو هم حرف حسابی داری
که تو قالب میخوش و تلخند می تونی بینویسیش،
چرو معطلی؟!
فقط یادت باش یجوری بینویسش
که عفت کلام و قلم حقظ بشه!

ها کاکو
تلخنداتون رو بفرستید تا وارسی کنم
تا اگه به تیلیش قبام بر نخوره
و زیراب آبرومه نزده باشید،
پخشیش کنم تو دنیوی مجازی اینترنتی!؟!

****
عبیـد شیـرازی






آخرین نظرات

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است


این را گفتم که یادمون باشه که:

1- پل ها و تونل هایی که ساخته میشن در اونها از این المانها بکار نرود.

2- بعضی میادین جدید را بدون اینکه معلوم باشه که چه طرح و نقشه ای داره،

در شیراز در دست اجراست!؟

3- یک وقتی نشه مثل میدون فرصت شیرازی که یک بسیجی بچه ی سعدی، راز بکارگیری المانهای شیطان پرستی در اون را کشف کرد و همین باعث تخریب و تعویض دکوراسیون اون شد و ناقص هم رها شده!؟!

4- به بولوار جدید التاسیس رسول اعظم(ص) شیراز و بوستان نماز  و میدان منتهی با آن با دقت رسیدگی بشه.

نکنه یه وقت، شب بخوابید، صبح که از خواب بیدار شدید، طرح میدان نصر ابتدای بولوار رسول اعظم صلوات الله علیه و آله در شیراز بی تناسب اجرا بشه و باز هم مثل کله های گاو بازسازی شده در میدان ولی عصر لازم به جراحی اساسی بشه ها!؟

شهرداری شیراز بعضی از کاراش حرف نداره.

مثلا پارک های حاشیه ای

و مثلا نصب طرح و نقشه ی نهایی بعضی از پل ها و نماد های در حال اجراء، مثل پل کابلی میدان ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.

ولی پنهون کاری در بعضی کارها جای توجیه نداره!


از کجا معلوم که اشتباه کله گاوی یا نماد شیطان پرستی میدان فرصت، تو این پنهون کاری ها تکرار نشه؟؟!




عبید مصلح
۰۹ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

و اندر حکایات خوشاشیرازدر شبکه های تلویزیون شماشیراز

سفارش های اخلاقی حاج آقا سرلک

و کج خلقی مانی رهنما

نسبت به انتقاد خانم مقانلو از ترانه های نا شادش

 

خوشا شیراز جمعه هفتم بهمن تو هفته ی وحدت و میلاد پبامبر

یک شاهکاری دیگه از خودش نشون داد


یس که کارش جالب بود، صدای خانم نسرین مقانلو را در آورد!!

با اینکه برنامه باحضور مجری(آقای سلوکی) و یک کارشناس نام آشنای مذهبی بنام حاج آقا سرلک شروع شد، و توصبه های اخلاقی این استاد حوزه و دانشگاه به زن و شوهرها این بود که رمز عبور گوشی های همراهشون رو از همدیگه پنهون نکنند تا موجب بدگمانی نشه و همچنین در ادامه معرفی مکارم اخلاقی پیامبر اسلام برای افزایش آرامش  در خانواده ها و اجتماع وغیره که شادی ها زیاد بشه  و به سبک زندگی اسلامی نزدیک بشیم و...

تو یک چشم به هم زدنی جای کارشناس اخلاق با یک بازیگر زن تلویزیون(خانم نسرین مقانلو) و یک خواننده ی جوان(آقای مانی رهنما) عوض شد.

سلوکی از ابتدا از خانم مقانلو در مورد تعداد فرزندان ایشون و شغل و سن اونا می پرسه که ایشون هم میگه دو پسر داره که در پی ورزش(فوتبال!) هستند و سلوکی در ادامه از خانم مقانلو می پرسه که چند نفر احساس می کنند که شما مادرشون هستید؟!!

که ایشون در ابتدا از پاسخگویی به این پرسش بیجا و بی موقع جا میخوره و طفره می رود و مجری بحث را عوض میکنه و پای خواننده مانی رهنما به بحث باز میشه و بحث داغ داغ میشه؛

 اما نه به میلاد ربطی داره و نه به دنیای بازیگری خانم مقانلو و نه خوانندگی رهنما!! و همه چه به نقد ورزشی ها ی فوتبال و رسانه که چرا فقط فوتبال را بها میدهد و!!!

برای رفع خستگی در این گفتگوهای چالشی و منتقدانه نسبت به کسانی که در این بحث حضور ندارند(فوتبالی ها ) فرصت به ترانه های آقای مانی رهنما که می رسد، برای ایجاد حس شادی و نشاط در هفته ی شادی و میلاد، ترانه هایی از مانی پخش میشه که از بس از اون ترانه ها غم و غصه می باریده، با اعتراض محترمانه ی خانم مقانلو روبرو میشه!!

اعتراض و نقد خانم مقانلو عرصه را بر رهنما تنگ می کنه و و مانی انتقاد ایشون رو بر نمیتابه و به گمان اینکه برنامه خوشاشیراز  که مستقیم داره از دو شیکه شماشیراز پخش میشه و مجری آن و این بازیگر قصد تخریب این خواننده جوون را دارند، گلگی و تنگ خلقی میکنه! و...

اصلا معلوم نیست که چه خبره؟!!

یه هفته سالار عقیلی میاد و همه ی سرود های حماسی  و پر غرور و افتخارش را نثار در و دیوار یک رستوران مدرن و مروج سبک زندگی غربی می کنه!! هفته ی قبل رو میگم!!

و هفته ی دیگش که جشن های میلاد و هفته ی وحدته؛  ترانه های ناشاد و کسالت آوری انتخاب میشه که غیر از مردم مخاطب تنها برنامه ی پر مخاطب شبکه فارس که بر حسب اتفاق از شبکه  شما هم به استحضار همه ی مردم کشور میرسید، صدای میهمان برنامه هم در میاد.

کاش به همینجا ختم می شد و با اثبات انتقاد مادرانه وخیرخواهانه ی خانم مقاتلو که علاوه بر دو پسرش مادری شصت، هفتاد یتیم کشورمون را هم پذیرفته؛ خواننده جوان می پذیرفت که ترانه های ناشاد و با ته مایه های غم و اندوه و شاید یأس آور، مناسب جامعه ی رو به پیشرفت و جوانمان نیست.

اما در پایان این کشمکش که از فوتبال شروع شده بود و در انتقاد از بد خلقی بعضی ها تو ورزشگاهها  چه نصیحتها که گفته شد، در لحظه ی خداحافظی مجری از رهنما می پرسه که ما که دیگه از شما انتقاد نکردیم!؟

و خواننده هم چه سریع گلش را میگیره و  آن هم روی آنتن هردو شبکه ی شماشیراز به سلوکی پیشنهاد میکنه که انتقاد میخوای بکنی یقه ام را باز کنم بریم بیرون!!

و خلاصه شاهکار خوشاشیراز در شماشیراز به همینجا که ختم نمیشه!

تا ببینیم این چندگانه ی چند ساله می خواد چه آشی برای هفته های دیگمون بپزه!؟


عبید مصلح
۰۸ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چوب حراج خوشا شیراز

به سرود وطن ای هستی من سالار عقیلی

کنار ریگزار رستوران هفت خوان


یه وقتی شمو باور نکنی که تلوزیون شیراز هم حراجی راه انداخته ها!

نه حراج سرود های ملی و نه حراج اعتبار رسانه ملی!!


فقط کاکات وقتی که دیشب قبل از یازده شب(سه شنبه شب) تو شبکه فارس چشاش به تصاویر نتراشیده و خراشیده ی هفت خوان افتاد

و فریاد و هوار سالار عقیلی که برای هفت خوان یا تلویزیون گلوشو پاره می کرد و هی می گفت وطنم وطنم؛

و یه ساختمون نه تاریخی، و نه چندان زیبا با رنگ قهوه ای سوخته می دید!! به نظرش اومد که شاید حراجی دیگه!


احساس شدید بیچاره سالار عقیلی در مورد شکوه وطنمان و حرکت های حماسی و حرفه ای دوربین جرثقیلی خوشا شیراز بالاخره از در و دیوار و پنجره ی هفت خوان گذشت،

تا به مردم حالی کنه که شمو که برای بالا و پایین شدن پنجاه تومن و صد تومن  کرایه تاکسی  و قیمت تخم مرغ و نون و فلان و بهمان مشکل دارید، دیگه نمیخواد بروید سر دزک و برای خریدهاتون چونه بزنید!!


حالا دیگه یه ریگزاری هست که فقط کافیه یه جوری از  اون بگذری و بدون چونه هرچی می خوای بخری و بخوری!!

تازه برای خوردن هم هیچکی بهت نگاه چپ نمیکنه، تا از زیاد خوردن خجالت بکشی!

همه بهت حق میدن که هرچی دلت می کشه و  می خواد بخوری!


من فقط تو این موندم که عمل به توصیه های برنامه های سلامت غذایی شبکه ها  علی الخصوص مجله ی پزشکی شماشیراز و پزشک خانواده و پزشک شماشیراز و کاشانه مهر را

با نحوه ی صرف غذای بدون چونه هفت سفره ی "هفت خوان" را

چه جوری با هم هضم کنم!


تازه اینها همه تو شهر شیراز که سومین شهر مذهبی هم هست و برای خورد و خوراک یه عالمه دستورهای دینی داریم، اتفاق می افته و کسی نیست که بگه چرا؟


آخه میخوام بودونم،

یکی نیست به این آقایون بگه عزیز دل برادر،

اینقدر ولخرجی نکنید؛

این سرودهای زیبای در حد و قواره ملی

و این رسانه ی ملی با کلی دانشجوی ملی

که مفت بدست نیومده که

راحت چوب حراج بهشون می زنید!






عبید مصلح
۰۴ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر